همه ما با کلمه مشاوره آشنا هستیم و هر زمانی که نیاز داشتیم، از کسی راهنمایی و مشورت بگیریم به مشاوره مراجعه کردهایم اما باید دقیقا بدانید که تفاوت کوچینگ و مشاوره چیست و هر کدام به نوبه خود چه معنا و چه کاربردی دارد. در انتهای مقاله تفاوت کوچینگ و مشاوره و منتورینگ را با یک مثال بسیار زیبا برای شما آماده کرده ایم که با خواندن آن به راحتی می توانید تشخیص دهید که در هر شرایطی از کدام تخصص استفاده کنید.
[print-me target=”body”/]تفاوت کوچینگ و مشاوره
امروزه با مطالعه و تحلیل تخصصی نیازها، افراد، نیازمند حرفه جدید هستند. در واقع امروزه مشاوره گرفتن و رفتن به مشاوره برای افرادی که مشکلات احساسی یا خانوادگی … روبهرو هستند، به امری رایج و عادی تبدیل شده و بخشی از روزمرگیها به حساب میآید، اما کوچینگ برای بسیاری ناآشنا است و ابهامات زیادی دارد.
در مطالعهای که از سوی انجمن بین المللی کوچ ICF صورت گرفته است، حاکی از آن است که بسیاری از تفاوتهای این مابین بدون اطلاع هستند و آگاهی چندانی ندارد. در بررسی سال ۲۰۰۷ از سوی مطالعات بین المللی آگاهی مشتری Global consumer awareness study انجام شده است از شرکت کنندگان خواسته شده بود تا تعریف کوچینگ را از میان تعاریف، راهنمایی گرفتن مشاوره و آموزش انتخاب کنند.
۳۰ درصد از ۲۷ هزار نفر مشارکت کننده تعریف کوچینگ را درست و ۷۰ درصد تعریف آن را نادرست انتخاب کردند.
مطابق با این بررسی حاکی از آن است، بسیاری از مراجعه کنندگان درک روشنی از تفاوت کوچینگ و مشاوره ندارند. همچنین در بازار و در بین افرادی که فکر میکنند و کوچینگ را میشناسند، برداشت درستی از تفاوت کوچینگ و مشاوره وجود ندارد.
- مهم ترین اشتباه در بین پاسخدهندگان این بود که بیشتر افراد کوچینگ را با مشاور اشتباه میگرفتند و آن را یکی فرض میکردند.
- ۲۶ درصدفکر میکردند کوچینگ همان مشاوره و راهنمایی گرفتن است.
- کوچینگ ریشه در روانشناسی و مشاوره دارد ولی در کوچینگ از قسمت گذشته عبور کرده و در مورد آینده و نقشهای تعیین کننده آن صحبت میشود.
اصلی ترین وجه تفاوت کوچینگ و مشاوره:
اصلیترین وجه تمایز مشاوره و کوچینگ در تمرکز مشاور بر گذشتهی فرد است و تمرکز کوچینگ بر وضعیت امروز و فردای اوست.
کوچینگ بر مبنای عمل و اقدام است. مشاور درباره حل مشکلات توصیه مستقیم میکند اما در کوچینگ، فرد به کمک کوچ راه حلی از درون خویش میابد اما در مشاوره، راه حل را به طور مستقیم ارائه میدهد.
مشاوره کمک میکند تا فرد آرامش خود را بازیابد ولی در کوچینگ به فرد کمک میشود استعداد خودش را شناسایی کند.
مراجعه کننده به مشاوره در زمینه که تخصص دارد مراجعه میکنند مثلا در امر ازدواج در حالی که در کوچینگ مراجعه کننده نزد کوچ میرود تا فرایند کوچینگ را در موضوع مورد علاقه خود به کار میگیرند.
تنظیم دستور کار بر اساس گفته چه کسی؟
در مشاوره گرفتن، این مشاور است که تصمیم میگیرد مراجعهکننده به چه صورت رشد کند، او طرحی از موفقیت در ذهن خود دارد و بر اساس آن برنامهریزی میکند.
اما در کوچینگ مراجعه کننده است که دستور کار را تنظیم میکند چه کاری را انجام بدهیم به کجا برسیم؟ و جلسه با دستورالعمل مراجعهکننده آغاز میشود، اگر مراجعه کننده نداند چه میخواهد و به چه چیزی برسد و چه چیزی را شروع کند، کوچ از او سوال میپرسد تا بتواند آن را ترسیم کند.
روش یادگیری کوچینگ و مشاوره
در مشاوره مراجعه کننده سوال میپرسد و مشاور همهی پاسخها را دارد، نقش مشاور انتقال اطلاعات و تجربیات به مراجعه کننده است.
ولی در کوچینگ نقش کوچ پرسیدن سوال برای رسیدن به درک و بینشی است که مراجعه کننده را وادار کند که از تواناییها و استعدادهایش بگوید.
کوچینگ شما را به کجا هدایت میکند
در مشاوره، مشاور مراجعه کننده را در مسیر تعلیم و راهنمایی گرفتن به زندگیاش دعوت میکند، درباره زندگی و رابط و کارهای خودش صحبت میکند، اما در کوچینگ کاملاً متفاوت است. کوچ، مراجعه کننده را به زندگی خویش فرا میخواند و به او کمک میکند تا زندگی خودش را در زوایای مختلف ببیند و نقاط قوت خودش را شناسایی کند. این زندگی خود مراجعه کننده است و مراجعه کننده به آن دعوت شده است.
تمثيل دوچرخه برای درک تفاوت کوچینگ و مشاوره
برای درک بهتر تفاوتها و شباهتهای روشهای هم خانواده با کوچینگ، از تمثیل دوچرخه استفاده میکنیم. فرض کنید کسی می خواهد با دوچرخه به مقصدی برود و برای دوچرخه سواری از فردی کمک می گیرد که ممکن است منتور، مشاور، درمانگر یا کوچ باشد. با این فرض:
- منتور تجربیاتش را با دوچرخه سوار به اشتراک می گذارد. مسائل حرفه ای یک دوچرخه سوار و مؤثرترین راه های راندن یک دوچرخه را به او می گوید.
- مشاور به دوچرخه سوار می گوید کجا بنشیند، قدم هایش را کجا بگذارد، کی پدال بزند و کی ترمز کند. بعد او را به حال خود را می گذارد.
- درمانگر توضیح می دهد که اگر دوچرخه سوار بتواند به خوبی دوچرخه سواری کند چرا و چگونه این مسئله بر عزت نفس یا روان او تأثیر می گذارد.
- کوچ به میل دوچرخه سوار برای راندن یک دوچرخه گوش می دهد. از او می پرسد آیا به دستورالعملی برای راندن دوچرخه نیاز دارد؟ در صورت نیاز به دستورالعمل آن را از کجا می تواند پیدا کند؟ از او می خواهد برای انتخاب مدل و رنگ دوچرخه دلخواه خود، تصمیم بگیرد. در کنار دوچرخه او، حرکت می کند و چک میکند که آیا از این تجربه لذت می برد و چه چیزی باعث لذت بردن بیشتر او می شود؟ ممكن است در مورد تجربه دوچرخه سوار از او بپرسد و این که چه چیزی از این تجربه برای او ارزشمند است.
کاربرد روش های کوچینگ، مشاوره و مدیریت
ممکن است این پرسش برای شما پیش بیاید که از بین این روش ها، کدام یک بهتر است؟ واقعیت این است که نمی توانیم بگوییم مثلا کوچینگ بهتر از منتورینگ است یا مشاوره از بقیه بهتر است ، بلکه هر کدام از این روش ها، موارد کاربردی دارند که در آن مورد، بهترین روش محسوب می شوند. در ادامه به موارد استفاده هر یک از این روش ها اشاره می کنیم.
کوچینگ، وقتی مناسب است که:
- مخاطب فرصت کافی برای حل مسئله دارد.
- مواردی وجود دارند که مخاطب در آن ها دانش و مهارت دارد.
- قرار است مخاطب توانمند شده و پرورش یابد.
- اموری وجود دارد که نیازمند خلاقیت و نوآوری مخاطب است.
منتورینگ، وقتی مناسب است که:
1. قرار است مخاطب به عنوان جانشین پرورش یابد.
۲. مواردی وجود دارد که مخاطب در آن ها تجربه ندارد.
٣. مخاطب وارد کاری شده است که در آن تازه کار است.
۴. مسائلی وجود دارد که مخاطب فرصت کافی برای حل آنها ندارد.
مشاوره، وقتی مناسب است که:
- مخاطب فرصت کافی برای حل مسئله ندارد.
- مواردی وجود دارد که مخاطب در آنها دانش و مهارت ندارد.
- مخاطب توان با حوصله فکر کردن برای پیدا کردن راهکارها را ندارد.
مدیریت، وقتی مناسب است که:
- مواردی وجود دارد که مخاطب در آن ها دانش و مهارت دارد.
- مسائلی وجود دارد که نیازمند ابلاغ دستور به مخاطب است.
- مخاطب فرصت کافی برای حل مسئله ندارد.
- مخاطب فرصت و شرایطی برای ریسک کردن ندارد.
- مخاطب توان و حوصله فکر کردن برای یافتن راهکارها را ندارد.
نتیجه گیری:
کوچینگ میتواند به شما کمک کند مسائل خود را بهتر بشناسید، از تصورات، باورها، عادات، نگرشها ، رفتارها، شایستگیها، ارزشها و آگاهی بیشتر آگاه شوید.
در حالت ایدهآل یک کوچینگ در کنار شماست و از تفکر شما پشتیبانی میکند، به شما پاسخ نمیدهد، اما با شما کار میکند در حالی که آگاهتر میشوید و راه حلها و ایدههای خود را که با ارزشها و عمیقترین نیازهای شما مطابقت دارد، ارائه میدهید.
عالی بود